میگه:خدایا ممنون که خلقم کردی آ.زحمت کشیدی. اما واسه چی ؟ بابا خدا، دیگه شما که میدونی من نمیتونم خودم رو کنترل کنم . گناه میکنم .من رو بدون اینکه ازخودم بپرسی خلق کردی .بعدم که معلومه من تو این دنیا گناه میکنم .بعد هم می بری و می سوزونیم. آخه واسه چی؟ آقا من سوال دارم . شما که میتونی . جواب بده دیگه . واسه چی ؟...ها ؟... واسه چی ؟
بهش گفتم :آروم ، آروم . توبشین خستگیت در ره تا من بگم .
* * *
خدا تحفه ای مثل تو رو میدونی چرا خلق کرده ؟ نه برا اینکه زجر بکشی تو این دنیا ، بعد رفتی اون دنیا هم بسوزونتت تا جایی که میخوری {آخه یه شربتایی اونجا بهت میدن که همچی که میخوریا زبون مبونو دندون مندونات همه میسوزه هویجوری میره پایین}. اینجا نمی برنت که....
- یعنی جای خوب می برن ؟
* بله که جای خوب میبرن . تو از خدا بخواه .
- پس کارمون در اومد تو این دنیا همش باید زجر و سختی بدیم خودمون رو تا تو اون دنیا بریم یه جای خوب. * نه عزیز دلم . کی گفته این حرف رو .اصلا اساس خلقت برا اینه که تو بتونی عاشقی کنی . لذت ببری .
دعا به این قشنگی رومگه ندیدی (ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار . یعنی خدایا هم تو دنیا بهمون کیف و خوشی بده هم تو آخرت لذت ببریم . بعدم تازه از اطراف آتش هم ردمون نکن) بگو الهی آمین دیگه........این یعنی تا اینجا تو لذت غوطه ور باشی . می فهمی که تا اینجا، یعنی تا کجا ؟
البته یه لذت کوچولوهایی هم تو این دنیا هستا . که البته مانع رسیدن به این لذت بزرگ میشه. یعنی تا می ری سمتش چون ظرف وجودت کوچولوه احساس میکنی به تمام لذت رسیدی. قبول ، اونم لذته . کیف میشه کرد ازش .اما جلو لذت بزرگترت رو میگیره آخه........ای بابا !!!
عین اینکه بری مهمونی . اگه حرفه ای باشی شیرینی خامه ای که آوردن برات بر نمیداری. میگی ممنون ، من میخوام شام بخورم. میگن:آقا شیرینی هم خوردنش کیف داره آ. میگی :من اگه این کیف کوچولو رو الان بکنم دیگه یک ساعت دیگه ، نمی تونم از اون کیف بزرگه لذت ببرم .
* * *
حالابهش میگم : ببین داداش من، قبول که تو وقتی میری با این فلانی دوست میشی و... (یا هر لذت کوچولوی دیگه ای آ. ببخشید من دیگه همه چیز رو میگم . اما ، ازلذت چت کردن با همون فلانی گرفته تا...)
لذت داره .کیف داره برات . برا اون حاج خانمه هم . قبول ، اما ، قشنگ،با عقل ،... تو این لذت کوچیکه رو که ببری دیگه ظر فت پر میشه. فکر میکنی به اصل لذت رسیدی.دیگه تلاش نمی کنی برای رسیدن به لذت بزرگتر. لذت بیشتر. چون فکر می کنی رسیدی دیگه . بعد به اون لذته که صد برابره این کیف داره نمیتونی برسی. بابا یه خورده فکر کن اگه عقل داری .
حالا یکی از راههایی که مسیر لذت بردن و کیف بردن از اون لذت بزرگ رو فراهم میکنه
نماز خوندنه...اول وقت. بندازی تنگ غروب فایده نداره آ .
برا یه بار هم که شده این حرف داداشتون رو گوش بدین. یه یک هفته ای نماز بخونین. اگه احساس لذت بری از زندگی ،شادی و نشاط از زنده موندن بهتون دست نداد.
اگر بعد یه هفته که این کار رو کردی نگفتی : من چقدر خوشبختم . خدایا تو چقدرگلی . حالا اصلاً حواستم نیست که، بابا خود اون گل رو خدا خلق کرده ........ اگه اینجوری نشد .
اگه اینجوری نشد آ . اصلاً......هر چی دلتون خواست به من بگید. خب................خب .