سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طلبه ای که میگفت مرسی !

سلام . تقصیر خودتونه دیگه . من که میخوام بیام زود به زود اینجا ، شما دعا نمیکنید ترافیک روی سرم سبک  شه.اوهوم؟ تقصیر خودتونه..... خیلی تلگرافی و مختصر....به یاد شما هستم .دعا کنید توفیق نصیبم بشه اینجا بیشتر بنویسم.باید مومن شویم.....خب؟!(?) هم تو راهه و ... و خیلی چیزها که بگذار بگذاریم و بگذریم

*          *            *

صبح که از خواب بلند میشیم ، بدو بدو سریع برسیم اداره ، مدرسه ، دانشگاه ، ... . شب ها که می خوایم بخوابیم ، بدو بدو زودتر بخواب که صبح زودتر بلند بشی . تو طی روز ، بدو بخون امتحان داری . بدو سریع تر نون بگیر ناهارو بخوریم . بدو ... .

سریع برسی اداره و دانشگاه و مدرسه که چی؟  امتحان بدی که چی ؟  و ... که چی ؟

که به سطح بالای علمی برسی ؟؟ نمره اول کلاس دانشکده دانشگاه ؟؟ تو اداره پایه ات بره بالا ؟؟ ..... که چی؟

ناهارو بخوری سیر بشی که چی ؟  آخرش که چی؟ هان ؟

این همه جنب و جوش  ....... که چی؟

به نظرت ما می فهمیم چرا داریم زندگی می کنیم ؟؟ یا اصلاً به نظرت ما زندگی می کنیم؟؟؟!!

رفقا ، آب پاکی رو بریزم رو دستتون ،

این همه جنب و جوش شبانه روز ما بدون حضور خدا ، بیشتر به یه فیلم طنز شبیه تا زندگی. اوهوم که؟

{ نویسنده قبلاً عذر خواهی میکند از این واژه های بد ِ بد ِ بد }

این همه تلاش ، این همه سگ دو زدن ( واژه خوبی نیس اما خوب منظور رو میرسونه. قبلاً هم که ... ) این همه عرق ریختن، این همه ، این همه ، این همه . آخرش هم ، همه مون دمغیم . همه مون گرفته ایم . همه مون داغونیم . پای حرف هرکی می شینی داره از یه چیزی میناله . پا دل هر کی بشینی میگه دل خونی داره.

خب عزیزکم ، یه جای قضیه داره می لنگه دیگه . یه چی کم داره فدات شم .

   این همه جنب و جوش شبانه روز ما بدون حضور خدا ، بیشتر به یه فیلم طنز شبیه تا زندگی. اوهوم؟

حالا وسط همه ی این دل خوری های ما از زمین و زمون ........ یه عده سرمستن . شاااد . خوشحاااال . لبخند به لب .

یه عده ا ی که اتفاقاً مثل ما دانشجوهستن ، کارمندن ، بازاری و ... مثل ما باید سر موقع برسن دانشگاه و اداره و ... باید سر موقع امتحان بدن و ... باید خوب هم بشه نمره شون اتفاقاً چون برا یکی دیگه دارن درس می خونن . باید به مسائل کاریشون برسن . باید به خونه و زندگی برسن و ....

یه عده ا ی که اتفاقاً تو همون اتوبوس و تاکسی و مترو ایی می شینن که ما هم می شینیم . یه عده ای که تمام شرایطشون با ما مساویه آخه ، اما ......... اونها همیشه سرزنده ن . انگاری غصه ای ندارن . شارژه شارژ. با خانومشون با شوهرشون خیلی نازنین رفتار می کننحتی اگه کسی بیرون از خونه حسابی اعصابشونو خورد کرده باشه . با بچه هاشون خیلی رفیقن ، حتی اگه کلی کار رو سرشون ریخته باشه .

اما ما ......... غم داره می کشتمون . بهمون اخم میکننبهشون اخم میکنیم . دلمون می گیره . یه وقتایی اونقده تنهاییم و بغض می گیرتمون که می خوایم تا آخر دنیا بشینیم و گریه کنیم فقط ...

آخه ما چرا اینجوری ایم ؟؟؟؟؟؟!!!!! خاک بر سر من .

* * *

چاره ای ندارد عزیزکم . باید مومن شویم . مومن هم که میدانی ، یعنی که ایمان بیاوریم . یعنی باورش داشته باشیم .

 بعدترش عاشقش شویم ....... بعدترترش قصد می کنیم که بغلش بپریم و ببوسیمش از ته دل . اما قبل از اینکه قصد کنیم ، خودمان را بغلش می بینیم و تنمان را ، که دارد غرق می شود توی بوسه هایش ...

و بعد ، علاجی نیست. فقط خجالت می کشیم ما که ......... که تو اینقدر مهربانی . تو اینقدر ما را خواهانی . ما چرا زودتر نیامد ه بودیم سراغت ؟؟!! خاک بر سر من که تا امروز یادم از تو نبود .

هیچ چاره ای ندارد عزیزکم . باید مومن شویم . همین


نوشته شده در  چهارشنبه 89/2/15ساعت  12:56 صبح  توسط سید محمد صدرا بهشتی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
به تو برگردد اگر راهروی برگردد ...
میدونم عزیزم که حوصله ات نمیآد تمام این پست طولانی رو بخونی.اما
باید مومن شویم ..... خب؟! (2)
باید مومن شویم ..... خب ؟! (1)
وای خدا .....چه قدر قشنگه این شبای قدر
آداب الطلاب فی وبلاک
زندگی باید کرد ....مومنانه....باید زیست (2)
زندگی باید کرد...مومنانه ...باید زیست
ببین کی دارم بهت میگم ....
دختر و پسرها با هم دوست باشن.مگه اشکالی داره ؟؟؟ (?)
دوستت دارم رسول الله............خیلی زیاد
دختر و پسرها با هم دوست باشن.مگه اشکالی داره ؟؟؟